به نام او که بهای دیدارش مرگ است هنوز کمی مانده اما حس میکنم دیگه پیر شدم! برای خیلی کارها! برای خیلی حس ها واکنش ها! و خیلی چیزها! حس میکنم خیلی وقت داشتم برای خنده ولی برای بیرون و بهتر گذروندن ولی امروز بیش از فرصت های پیش رو به چیزهای از دست رفته گذشته فکر میکنم! حس میکنم دیگه حوصله هیچ چیزی رو ندارم! بی نهایت دلم میخواد دو سه هفته فقط بخوابم و بعدش که بیدار شدم تازه تصمیم بگیرم میخوام چکار کنم! تقریبا تمامی دوستان قدیم و جدید رو از دست دادم خیلی ,میکنم ,برای خیلی ,میکنم دیگه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قوانین مرگ سیاه اصلی دانلودیا خرید سخنرانی فروش سخن رانی خرید گلچین مجموعه سخنرانی های جدی تولید و نصب میز بیلیارد 09197633820 عروسک عکاسی کودک نوزاد